شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ شمعي فروخت چهره که پروانه‌ي تو بود<br>عقلي دريد پرده که ديوانه‌ي تو بود<br>خم فلک که چون مه و مهرش پياله‌هاست<br>خود جرعه نوش گردش پيمانه‌ي تو بود<br>پيرخرد که منع جوانان کند ز مي<br>تابود خود سبو کش ميخانه‌ي تو بود<br>خوان نعيم و خرمن انبوه نه سپهر<br>ته سفره خوار ريزش انبانه‌ي تو بود<br>تا چشم جان ز غير تو بستيم پاي دل<br>هر جا گذشت جلوه‌ي جانانه‌ي تو بود<br>دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو<br>
مرغان باغ را به لب افسانه‌ي تو بود ،هدهد گرفت رشته‌ي صحبت به دلکشي ،بازش سخن ز زلف تو و شانه‌ي تو بود ،برخاست مرغ همتم از تنگناي خاک ،کورا هواي دام تو و دانه‌ي تو بود ،بيگانه شد بغير تو هر آشناي راز ،هر چند آشنا همه بيگانه‌ي تو بود،همسايه گفت کز سر شب دوش شهريار ،تا بانک صبح ناله‌ي مستانه‌ي تو بود
دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو
پروازدل !
رتبه 88
8 برگزیده
1053 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top