با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+.
در پيله تا به کي بر خويشتن تني
پرسيد کرم را مرغ از فروتني
تا چند منزوي در کنج خلوتي
دربسته تا به کي در محبس تني
در فکر رستنم ـپاسخ بداد کرم ـ
خلوت نشسنه ام زير روي منحني
هم سال هاي من پروانگان شدند
جستند از اين قفس،گشتند ديدني
در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ
يا پر بر آورم بهر پريدني
اينک تو را چه شد کاي مرغ خانگي!
کوشش نمي کني،پري نمي زني؟
+سلام دوستان با آرزوي موفقيت براي تمامي كانديدهاي شوراي سردبيري بنظرتان انتخابات دوره سوم شوراي سردبيري پارسي نامه امسال به چه قيمتي برگزار ميشود ؟فقط به قيمت شكستن حرمت برزگان و پيشكسوتان پيامرسان و سايت پارسي بلاگ
اون بزرگان جاشون هميشه تو قلب ما هست و احترامشون برامون محفوظ //اين باور قلبي بنده است .//اما اگر فكر كنم حضور من به شخصه توهين و يا باعث زير سوال رفتن و كم ارزش جلوه دادن زحمات اون عزيزان باشه درنگ نخواهم كرد براي رفتن - همسايه خورشيد
سلام به نظزم دبيري مجله يه وظيفه اس براي کسيکه انتخاب ميشه نه مقام که بخواد ارزش و احترام کسي رو ثابت کنه... رد صلاحيت هم احتمالا بخاطر نداشتن بعضي شرايط بوده؛ نه خداي نکرده براي شکستن حرمت کسي... نبايد اينقدر باعث ناراحتي بشه پرواز دل بزرگوار... دلسوزانه عرض کردم البته - شوق وصال...
+همنشين بزرگ منش
همسفر سازگــــار
هم سر مـــهربان
دوست بامعرفت
همکار باوجدان ...
بال پروازت مي شوند .
همنشين کوته فکــــــر
همسفــر ناسازگــــار
هم سـر خودخــــواه
دوست بي معرفت
همکار بي وجدان ...
بال پروازت را قيچي مي کنند .
خدايا همنشين هايم را از اهلت قرار بده .
بالهايم را بگيرند ، مي ميرم ،
باز ، مرغ خانگي نيست ،
که بدون بال زنده بماند
+به نام خداوند پرواز عشق خداوند الهام و اعجاز عشق
دلم را به کابين پر از نور کن مرا با دلي تازه محشور کن
...
بده ساغي آن ساغر دل نواز که مستم کند در قنوت و نماز
دهد جان و تن را پَر اطلسي به اين جسم از جنس دلواپسي
+چو درياي " اسپين " بيفتم اسير به طير ابابيل دستم بگير
به طياره ام " روول " جولان بده به گاه خطر " لوپ " ايمان بده
...
چو طياره برخاست زي کائنات برون آيد آتش ز والعاديات
نگر تا کجا رفت ان جان فشان که شد محو چون ذره در لامکان
اِ سپين: حالتي از شرايط اضطراري هواپيما که هواپيما از کنترل خلبان خارج ميشودو به دور خود ميچرخد رول: مانوري که هواپيما در حال حرکت به دور محور طولي خود ميچرخد - پروازدل !
لوپ : مانوري که هواپيما به صورت دايره وار يک حلقه را به صورت عمودي ميسازد 1 اشاره به بلند شدن هواپيما و پس از ان بمباران کردن دشمن 2 در بعضي از حالت هاي اضطراري براي زياد کردن قدرت هواپيما اصطلاحا ميگوند موتور دادن اگر بخواهيم با ماشين مقايسه کنيم حالتي مثل گاز دادن 3 بعد از عمل اِجکت و بيرون پريدن از هواپيما به دليل فشار زيادي که بدن تحمل ميکند خلبان براي چند لحظه بيهوش ميشود - پروازدل !
+گرفتار "اسپين" و دام بلا "موتور" داد اما نشد او رها
وليکن چو از چاره ناچار شد پريد و به چشمش هوا تار شد
پس از لحظه اي چشم او باز شد به دل گرمي اش لطف اعجاز شد
فرود امدو سجده بر خاک کرد به درگاه ايزد دلش پاک کرد
+بيا لحظه اي ياد پرواز کن سخن از شجاعت سر اغاز کن
در ان واحه هاي پر از اظطراب خدا بود و ايمان و احساس ناب
اگر خاکي افلاک پست تو است تويي عاشق و شمع در دست تو است
يکي شهپرش سوخت و بالش شکست پرستوي عاشق به سوگش نشست